رهبر انقلاب بخشی از خاطرات خود از زندان ستمشاهی را اینگونه روایت میکنند: پس از گذشت ۳ روز از بازداشت من، یکی از افسران به زندان آمده و گفت فردا آزاد میشوید، از این خبر بسیار تعجب کردم و با خود گفتم شاید یکی از دوستانم وساطت کرده و در حالیکه غرق تفکر در این موضوع بودم به قرآن کریم تفأل زدم.
کد خبر: ۶۵۸۹۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۰۲
روزی به همراه رزمندگان وارد شهر فاو شده بودیم، هنگام نماز با آن که اطرافم چند سنگر عراقی بود که فرار کرده بودند و هنوز احتمال خطر وجود داشت، تصمیم گرفتم اذان بگویم.
کد خبر: ۶۵۸۲۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۰۳