خاطره ای از زنده یاد حبیب الله چایچیان
مادرم گفت: «ما قدیمیها تا ضریح را نبوسیم، به دلمان نمیچسبد» گفتم: دل چسبیاش به این است که حضرت جواب بدهد. هرچه کردم دیدم مادر قبول نمیکند. خلاصه بازوی مادر را گرفته بودم و همین طور به سمت ضریح حرکت میکردیم؛ در همین حال دیدم که حال شعر برایم فراهم شد من تمام توجهام را به شعر و الهامی که عنایت شده بود دادم، دیدم زبان حال مادرم است نه زبان حال من! و شعر تا «تخلص» رسید.
کد خبر: ۹۷۸۸۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۵/۰۲
گفتگویی منتشر نشده از «حسان» در شماره جدید خیمه
جدیدترین شماره ماهنامه خیمه با مطالب متنوعی از جمله یک مصاحبه منتشرنشده با مرحوم حبیبالله چایچیان روی دکههای مطبوعاتی آمد.
کد خبر: ۹۳۵۹۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۲۵