بعد از تمام گریه ها و ناله ها، ناگهان مادرم مکث کرد و بلند فریاد زد؛" ای خمینی پسر من در راه تو به این بلا گرفتارشده و من شفای پسرم را از تو می خواهم" و بعد از بیمارستان خارج شد.
کد خبر: ۱۹۶۷۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۰/۲۴
کد خبر: ۱۹۳۷۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۰/۲۱